زنگ خطر برای تکواندوی ایران از سالهای پیش به صدا درآمده بود، اما تلاش شد با بهانه و توجیهات غیرمنطقی شنیده نشود تا نتیجه آن ناکامی توکیو باشد.
به نقل از بروخبر ، با پایان رقابت میرهاشم حسینی و دائی هون لی در رقابتهای المپیک 2020 توکیو و حذف نماینده کشورمان، سرانجام دوران 16 ساله افتخارآفرینی این رشته در معتبرترین رویداد ورزشی جهان به پایان رسید و زنگ خطر جدی برای مسئولان و خانواده تکواندوی ایران به صدا در آمد. زنگ خطری که البته پیش از این نیز قابل شنیدن بود، اما هر بار تلاش شد با بهانه و توجیهی غیرمنطقی تمرکزها را از آن دور کنیم تا سرانجام نتیجه آن اتفاقات توکیو باشد.
رشتهای که تا پیش از رقابتهای المپیک 2020 توکیو همواره از حضور در المپیک با دست پر به کشور بازگشته بود و در میان ورزشهای افتخارآفرین کشور قرار داشت، در المپیک توکیو با روزهای خوب فرسنگها فاصله داشت. اُفت و شوکی که از رقابتهای المپیک 2016 ریو آغاز شد و تیم ملی مردان پرامید کشورمان برای اولین بار موفق به کسب مدال در المپیک نشد و تنها مدال برنز بخش بانوان مرهمی بود تا همچنان چشمان خود را روی ضعفها و مشکلات ببندیم و نتیجه آن شوک المپیک توکیو باشد.
المپیک توکیو به خوبی ثابت کرد که دیگر دوران دلخوش بودن به افتخارات گذشته به پایان رسیده است و رقبا نه تنها ترسی از نمایندگان کشورمان ندارند، بلکه از رویارویی با بازیکنان ایرانی برای نشان دادن مهارت خود استفاده میکنند. صادقانه بخواهیم اعتراف کنیم دیگر تکواندوی ایران از قدرتهای اصلی تکواندو در جهان نیست و این حاصل اصرار به تکرار اشتباهات گذشته و عدم استفاده از توانمندیهای تکواندوی ایران در تمامی زمینههاست.
پس از ناکامی تیم ملی تکواندو در توکیو، موجی از انتقادات و تحلیلها آغاز شد و هر کسی این اتفاقات را از دریچه نگاه خود تحلیل کرد، اما با برآیند تمامی نظرات به خوبی مشخص است که همچنان اتفاقنظری روی علتهای اصلی این ناکامی وجود ندارد و میان قهرمانان ما با مجموعه فدراسیون و حتی بین خودشان فاصلهای بسیار عمیق و جدی وجود دارد. قهرمانانی که شاید حرمت هم را نگه دارند، اما از لحاظ فنی یکدیگر را قبول ندارند و هر کسی اعتقاد دارد که بیشتر از دیگران توانایی و دانش دارد.
قطعاً مانند هر ناکامی، نقش اول افول تکواندوی ایران متوجه متولی آن یعنی فدراسیون تکواندوست. فدراسیونی که بلافاصله پس از المپیک توکیو مانند پنج سال پیش با حضور اعضای کمیته فنی تشکیل جلسه داد تا به بررسی این ناکامی بپردازد. راهکاری که پیش از این نیز امتحان شده بود، اما نتیجهای از آن حاصل نشده بود و این امیدواری وجود دارد که این بار نیز تنها نقشی برای آرام کردن فضا نداشته باشد.
اگر قرار است بررسی و کارشناسی صورت گیرد، اول از همه باید عملکرد کمیته فنی فدراسیون به صورت جدی بازنگری شود. کمیتهای که انتقادات بسیار زیادی نسبت به عملکرد و حضور اعضای آن در این جایگاهِ بسیار مهم وجود دارد و تقریباً کلید واژه مشترک تمام نقدهای اعضای خانواده تکواندو، عملکرد ضعیف کمیته فنی است. اعضایی که با احترام به گذشته و سپیدی موی برخی از اعضای آن، باید قبول کرد فرسنگها با تکواندو روز جهان فاصله دارند و بیشتر از نقشآفرینی در اتفاقات تکواندو، دلخوش به احترام و جایگاهی هستند که در اختیار آنها قرار گرفته است. احترامی که به راستی لیاقت آن را نیز دارند، اما نه در کمیتهای که قرار است در جریانسازی نقشآفرینی جدی داشته باشند. احترامی که میشود با حضور این پیشکسوتان در جایگاه دیگر نیز حفظ شود تا عرصه برای آنهایی که توانایی تأثیرگذاری و پاسخگویی دارند، فراهم شود. برخی دیگر از اعضای این کمیته نیز با وجود تواناییهای فنی، در سالیان گذشته تنها برای خوشامد مسئولان فدراسیون تکواندو به دفاع از عملکرد این رشته پرداختند و حالا باید صادقانه اعتراف کنند که نقشی کمتر از کادر فنی و فدراسیون در این ناکامی نداشتهاند.
اما درباره عملکرد سیدمحمد پولادگر رئیس فدراسیون تکواندو نیز اختلافنظرهای بسیاری وجود دارد. رئیسی که در دوران 21 ساله حضور در مسند ریاست فدراسیون نقش پررنگی در افتخارآفرینیهای این رشته در گذشته داشته است و طبیعتاً با توجه به این افتخارات توقعات زیادی نیز از او وجود دارد. برخی از قهرمانان اعتقاد دارند که پس از این دوران طولانی باید تغییرات در سطح مدیریت تکواندو صورت گیرد، اما بسیاری از قهرمانان نیز معتقد هستند که تجربیات پولادگر و عملکرد مدیریتی او همچنان قابل دفاع است و در صورت برخی اصلاحات در بدنه فدراسیون دوباره میتوان به بازگشت تکواندو به روزهای خوب گذشته امیدوار بود. انتقادی که با بررسی ارکان فدراسیون قابل پذیرش است و باید قبول کرد که بسیاری از پستهای فدراسیون تکواندو نیازمند حضور افرادی توانمندتر و با رزومه قویتر است. اینکه در فدراسیونی با ساختار تکواندو بسیاری از تصمیمگیریها به برخی افرادی ختم شود که در آن واحد درگیر کارهای دیگر نیز هستند به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و بررسی چند سال اخیر عملکرد آنها به خوبی مشخص میکند که این همکاری نه تنها نتیجه نداشته، بلکه حواشی زیادی به دنبال داشته است.
پولادگر پس از دو تجربه ناموفق المپیک باید رودربایستی را کنار بگذارد و از خود سؤال بپرسد که حضور و مشاوره این افراد چه کمکی در این سالها به او و مجموعه فدراسیون داشته است و اینکه آیا این افراد به تکواندو کمک کردند یا تکواندو پلی برای رسیدن آنها به آرزوهایشان بوده است. این در حالی است که با صرفنظر کردن از اختلافات سلیقهای، تکواندوی ایران در خانواده خود از وجود قهرمانان تحصیلکرده و توانمند بهرهمند است که بدون جنجال و نمایشهای رسانهای توانایی کمک به پولادگر و مجموعه فدراسیون را خواهند داشت.
ضعف فنی بازیکنان تیمهای ملی و متوقف شدن روند رشد بازیکنان ردههای پایه دیگر معضل و کوتاهی فدراسیون تکواندو در سالیان اخیر بوده است. با بررسی مدالآوران تکواندوی ایران در مسابقات المپیک نوجوانان و ردههای پایه به خوبی میتوان به این نتیجه رسید که با عدم نظارت روی این نفرات بخش زیادی از سرمایهگذاری و تلاشهای فدراسیون در رده پایه به خروجی منتهی نشده است.
نتیجه نداشتن تیم امید را تکواندوی ایران در سالهای اخیر به خوبی مشاهده کرده است، اما همچنان کمبود منابع مالی بهعنوان توجیهی برای عدم تشکیل این تیمها عنوان شده است. ادعایی که حتی با درستی آن نیز باید راهکاری برایاش اندیشیده شود تا نتیجه سرمایهگذاری مالی فدراسیون روی پتانسیلها در ردههای پایه به راحتی بر باد نرود. اتفاقی که متأسفانه در سالیان گذشته نیفتاده است و نقش زیادی در اُفت ما و قدرتمندتر شدن رقبا با توجه به تمرکز روی این موضوع داشته است.
ضعف فنی و ساختاری لیگ تکواندو ایران با وجود قدمت بسیار زیاد، یکی دیگر از مشکلات سالیان اخیر تکواندو بوده است. لیگی که زمانی نه تنها محلی برای معرفی استعدادهای جوان و آمادهسازی ملیپوشان تکواندو بود، بلکه نقش پررنگی در تأمین زندگی قهرمانان این رشته داشت. اتفاقی که در هفت هشت سال اخیر در هر دو زمینه دیده نشده است. متأسفانه لیگ تکواندو در سالیان اخیر از لحاظ مالی دستاورد خوبی برای بازیکنان و مربیان نداشته و از لحاظ فنی نیز به هیچ وجه کمکی برای مربیان و تیم ملی نبوده است. مسابقاتی که با توجه به برگزاری رقابتهای گرندپری و تورنمنتهای مختلف در دنیا باید از لحاظ نحوه برگزاری و استفاده از تجهیزات فنی دچار تغییرات بنیادین شود تا دوباره نقش پررنگ گذشته خود را ایفا کند و از نظر فنی نیز تمام چهرههای ملی را ترغیب به حضور در مسابقات کند. باید قبول کرد شکل فعلی لیگ دیگر هیچ کمکی به تکواندوی ایران نخواهد کرد و تنها در جهت تداوند روند برگزاری بوده است. روندی که باعث شده است سرمربیان تیمهای ملی نیز قید برنامهریزی روی آن را بزنند.
ضعف کمیته آموزش فدراسیون تکواندو یکی دیگر از موضوعاتی است که به هیچ وجه قابل کتمان نیست. کمیته آموزشی که باید نقش جدی در دانشافزایی مربیان ردههای پایه داشته باشد. همه کارشناسان و حتی مربیان تیم ملی اعتقاد دارند که بازیکنان ما از ردههای پایه به خوبی تکنیکهای پایه را آموزش نمیبینند و همین موضوع باعث ضعف تکنیکی بازیکنان شده است. استفاده از مربیان ملی گذشته و حتی دعوت از مربیان کشورهای موفق بدون این ادعا که تکواندوی ایران زمانی مربی به دنیا صادر میکرده، یکی از راهکارهایی است که به نظر از دید مسئولان کمیته آموزش دور مانده است. کمیتهای که البته وجود آن نیز هنوز تأیید نشده است و عملکردی از آن قابل مشاهده نیست.
قطعاً با وجود تمامی این مشکلات و کمبودها نباید از نقش کادر فنی تیم ملی نیز در نتایج المپیک توکیو غافل بود. کادر فنی که در چهار سال اخیر مسئولیت تیم ملی را برعهده داشت و در مسابقات جهانی، قهرمانی آسیا و المپیک توکیو عملکرد دور از انتظاری را رقم زد. بدون شک در عدم نتیجهگیری تیم ملی در مسابقات توکیو، مصدومیت آرمین هادیپور، بحران کرونا و افزایش وزن میرهاشم حسینی تأثیرگذار بود، اما نباید فراموش کنیم بازیکنان ما از لحاظ فنی مشکلات بسیاری داشتند و حاصل همکاری چهار ساله یک مربی با آنها دیده قابل مشاهده بود.
فریبرز عسکری در گفتوگو با تسنیم درباره دلایل عدم نتیجهگیری تیم ملی به موارد بسیاری اشاره کرد که برای هر کدام از این دلایل سؤالاتی مطرح است. اینکه در توجیه حضور بازیکنان در مسابقات قهرمانی آسیا به دوری آنها از مسابقه اشاره شد، به هیچ عنوان قابل قبول نیست. این در حالی است که بازیکنان ما به جای حضور همراه با کاهش وزن در پیکارهای قهرمانی آسیا، این فرصت را داشتند تا تنها در تورنمنت لبنان حاضر شوند.
عدم حضور همکارانی توانمند در کادر فنی یکی دیگر از انتقادات به سرمربی تیم ملی بود. اینکه همکار سرمربی تیم ملی حتی بعد از جدایی از تیم ملی در رفتاری غیرقابل پذیرش توانایی فنی او را زیر سؤال میبرد و البته به خوبی از سوی جامعه تکواندو محکوم میشود، به خوبی نشان میدهد که عسکری در انتخاب برخی همکارانش دقتنظر کافی نداشته است.
با وجود همه این دلایل اما حتماً موارد بسیار دیگری نیز در افول وحشتناک تکواندوی ایران نقش داشته است. مواردی که نیازمند تشکیل یک کمیته فنی توانمند است تا افراد حاضر در آن به واکاوی مشکلات تکواندوی ایران و علت موفقیت کشورهای دیگر بپردازند و این بار با یک کار اصولی و درست زمینه را برای بلند شدن تکواندوی کشورمان فراهم کنند.
تکواندو بعد از سالها افتخار و نقشآفرینی در مناسبات ورزش کشور، دیگر نمیتواند خواستهها را از خود کاهش دهد و باید تلاش کند تا دوباره به سقف تواناییهای خود بازگردد. بازگشتی که حتی اگر نیاز است، قربانیانی نیز داشته باشد.