ردپای خانوادگی یک سودجو در بازار نشر این روزها حساسیتبرانگیز شده است، شبکهای از سودجویان در قالب چند انتشاراتی به جان نشر افتادهاند.
به نقل از بروخبر، دیری نگذشته است از زمانی که یک بازار زیرزمینی وسیع از کتاب در کشور کشف شد و تمامی معادلات کتاب و کتابخوانی را بر هم ریخت، بازاری که گردش مالی سالیانه بالغ بر 15 میلیارد تومان را با سوداگرانش رقم میزد و تلاشهای ناشران برای فروش آثارشان را به تاراج میداد.
رشد قارچگونه دستفروشان کتاب که در بساطشان انواع و اقسام کتابهای غیر مجوزدار و آن ور آبی به وفور مشاهده میشود، خود دلیل گویایی برای وضعیتی است که به نام قاچاق کتاب در کشور وجود دارد.
نهادهای نظارتی نیز هر از چندگاهی انبار و چاپخانهای مملو از این کتابها کشف و ضبط میکنند، بدون اینکه برخورد قاطعی با توزیعکنندگان بزرگ و خرد این ماجرا که همان قاچاقچیان و دستفروشانی که موریانهوار در رگ و پی پایتخت و استانهای همجوار آن تنیدهاند، انجام دهند.
وزارت ارشاد نهادهای دیگری همچون شهرداری تهران و شورای شهر را مسئول میداند و شورای شهر و شهرداری نیز نهادهای قضایی را. اگر هم اقدامی بوده موقت و در حد جمعآوری چند هفتهای وگرنه بساط دستفروشان مسموم مقابل کتابفروشان باز است و اتفاقاً مشتریان این روزهای کتاب، ترجیح میدهند از آنها خریداری کنند.
اما در کنار بساطهای خیابانی، بازارهای دیگری همچون نمایشگاههای 50 درصد تخفیف خیابانی و حالا نمایشگاههای کتاب پلتفرمها نیز عرصه را به ناشران تنگ کرده است؛ نمایشگاههایی که یا مملو از کتابهای قاچاق هستند و یا کتابسازها در آن جولان میدهند.
کتابهایی که توسط ناشران مجوز دارد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشوند و در اصل همان کپیشده کتابهای پرفروش ناشران و مؤلفان و مترجمان است که به نامی غیر از خودشان دوباره منتشر شدهاند.
بنا به گفته فعالان صنف نشر؛ کتابسازیها امروز بیش از هر چیز دیگر حتی قاچاق کتاب بلای جان صنعت نشر شده است؛ در این میان برخی پلتفرمهای مجازی نیز فرصت را غنیمت شمرده و اقدام به برپایی نمایشگاه کتاب کردهاند؛ نمایشگاهی که بیشترین فروشش متعلق به همین جاعلان نشر بوده است.
محمدعلی جعفریه، مدیر انتشارات ثالث، در اینباره به تسنیم میگوید: در ماجرای کتابسازیها نیز به مانند قاچاق کتابی برخی افراد خانوادگی و حتی فامیلی اقدام کردهاند. فردی به نام «الف» یک انتشاراتی به ثبت رسانده و در کنار آن 150 مجوز نشر دیگر برای اقوام خود در استانهای مختلف کشور دریافت کرده است. در این انتشاراتی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار میکند، عناوین پرفروش هر ناشر را با دخل و تصرف در محتوا منتشر کرده و با طرح جلدی متفاوت و با اسم مترجم و مؤلفی دیگر که عمدتاً خیالی هستند، منتشر کرده است؛ با این تفاوت که مثلاً اگر قیمت کتاب اصل 50 هزار تومان است، او قیمت 120 هزار تومان را انتخاب میکند و بعد با 80 درصد تخفیف به فروش میرساند.
وی ادامه میدهد: حالا پلتفرمهای مجازی آمدهاند کتابهای این ناشر را در کنار کتابهای ناشران دیگر که برای آن هزینهکردهاند، با تخفیفهای بالا به فروش گذاشتهاند. این اگر کلاه گذاشتن سر مشتری نیست پس چیست؟
کتابسازان کل بازار نشر را قبضه کردند
جعفریه با اشاره به گستردگی این فعالیت در بازار نشر ادامه میدهد: ناشران کتابساز کل بازرا نشر را قبضه کردهاند، کتابهایشان در همه جا توزیع شده است؛ هم در کتابفروشیها، هم در بساط دستفروشان و هم در نمایشگاههای فیزیکی و مجازی کتاب. 5 درصد مردم نام مؤلف و مترجم برایشان مهم است، 95 درصد دیگر بیشتر قیمت برایشان اهمیت دارد؛ پس فروششان نیز خوب است.
وی تصریح میکند: یکی از این پلتفرمها چندی پیش اعلام کرد که تنها در یک روز 500 هزار جلد کتاب فروخته است. خوب این رقمهای عجیب و قریب فروش ناشی از همین کتابسازیهاست که کتاب را با 80 درصد تخفیف عرضهکردهاند. مشتری کتابی را در این پلتفرمها جستوجو میکند، کتاب ناشر اصلی با تخفیف اندک عرضه میشود و در کنار آن کتاب ناشر جاعل با تخفیف 80 درصد. مشتری کدام را انتخاب میکند؟
وظیفه وزارت ارشاد چیست؟
مدیر نشر ثالث ادامه میدهد: وظیفه وزارت ارشاد این است که کتاب سالم به دست مخاطب برسد کتاب از نظر محتوا، ویرایش و حتی قیمت و … باید سالم باشد چرا وزارت ارشاد به این نکات توجه نمیکند؟
بیش از 50 درصد کتابی که به دست مشتری میرسد، کتابسازی است
وی با اشاره به شبکه گسترده کتابسازیها در کشور میگوید: تصور میکنم بیش از 50 درصد کتابی که به دست مردم میرسد، همین کتابسازیها باشد. ناشران بزرگ در سال 500 عنوان کتاب منتشر میکنند، از این میان چند اثر پرفروش میشود، این ناشران کتابساز همین پرفروشهای ناشران را برمیدارند و کسب و کار پررونقی برای خود رقم میزنند. 99 درصد فروش نمایشگاههای مجازی ناشی از همین کتابسازیها است.