اشکان رهگذر مدیر شرکت انیمیشنسازی هورخش میگوید که ماندن، تغییر دادن و ایجاد پیشرفت مهم است وگرنه مهاجرت آسانترین کاری است که یک انیمیشنساز ایرانی میتواند انجام دهد.
به نقل از بروخبر ، اشکان رهگذر کارگردان و پویانمای کشور به تازگی داور بخش انیمیشن جشنواره فانتازیای کانادا شده است. رهگذر در سال 1398 با تولید انیمیشن «آخرین داستان» که نزدیک به 10 سال تولید آن به طول انجامیده بود در سینمای انیمیشن ایران نام خود را به عنوان چهره تازه پویانمایی کشور مطرح کرد. انیمیشنی که جمعی از بازیگران مطرح سینمای کشور آن را صداپیشگی کرده بودند و از نظر کیفیت و محتوا سبک جدیدی در انیمیشن کشور بود. او مدیر مؤسسه انیمیشنسازی هورخش است که در چاپ و انتشار کتب پینما نیز نقش مهمی دارد.
صحبت با رهگذر تنها به منظور بررسی جشنواره فانتازیا نبود و ما قصد این داشتیم تا درباره وضعیت فعلی انیمیشن ایران و نقش دولت آتی برای تقویت آن صحبت کنیم که خبر داوری او را شنیدیم. برای همین قرار شد ضمن صحبت درباره جشنوارهای که داوری آن را برعهده گرفته است درباره سوژه اصلی خودمان نیز با او صحبت کنیم و ببینیم که در چه صورت دولت آتی میتواند خط انیمیشن کشور را سراپا کند و بتواند از این صنعت مهم و جوانگرای کشور استفاده بهینه کند؟
* آقای رهگذر تفاوت جشنواره فانتازیا با دیگر جشنوارههای سینمایی و انیمیشن دنیا چیست؟ شما به عنوان داور در این جشنواره چه دیدگاهی دارید؟
جشنواره فانتازیا جشنوارهای «در ژانر» است که به موضوع ژانر فانتزی و با طعم وحشت میپردازد. بنابراین صرفاً مدیوم این جشنواره انیمیشن نیست اما بخش انیمیشن را جداگانه دارد. البته در این جشنواره فیلمهایی که کمدی باشند اما طعم فانتزی و وحشت را بهمراه داشته باشند نیز حضور دارد.
چهرههای شاخصی مانند دل تورو کارگردان سینما تا به حال در آن به عنوان داور حضور داشتهاند.
تمام مؤلفههای فوق باعث شده است که این جشنواره در دنیا معتبر شود. یکی دیگر از بخشهای مهم جشنواره بازار فیلمی است که در آن برگزار میشود که در خصوص فیلمهای ژانر وحشت و فانتزی است.
بخش انیمیشن جشنواره با عنوان «ساتوشی کان» نامگذاری شده است که در واقع نام فیلمساز انیمیشن مهم و مشهور در حوزه انیمه است که در میانسالی بر اثر سرطان فوت کرده است. فیلمهایی مانند پاپریکا، پدرخواندههای توکیو و… در کارنامه او بوده است که در سینمای انیمیشن هالیوود تأثیر گذاشته است. تا جایی که کریستوفر نولان میگوید منبع الهامش برای فیلم اینسپشن انیمیشن «پاپریکا» بوده است و جایزهای با این عنوان در جشنواره تدارک دیده شده است.
من بههمراه دو داور از فرانسه و هند دیگر در این جشنواره هستیم که هم بخش فیلمهای انیمیشن کوتاه و بلند را داوری میکنیم.
به عنوان داور باید آثار این جشنواره را از منظر تکنیک و کیفیت بر اساس قواعد فیلمسازی ساتوشیخان بسنجیم تا روش و قواعد فیلمسازی وی در جشنواره ملاک ارزیابی قرار بگیرد.
* بنظر شما وضعیت انیمیشن کشور در حال حاضر در مقایسه با جهان در چه سطحی قرار دارد؟ آیا توانستهایم به سطح استاندارد جهانی برسیم؟
انیمیشن ما از نظر تکنیکی در مسیر درست و خوبی قرار دارد اما هنوز با مخاطب گسترده ملی فاصله داریم تا بتوانیم در کنار کشورهای دیگر که صاحب سبک هستند و اقتصاد جدی در این حوزه دارند قرار بگیریم. اما اگر در مسیر درستی هم قرار داریم به خاطر انیمیشنسازان ایران است که در حال زحمت و تلاش شبانهروزی برای پیشرفت انیمیشناند وگرنه مدیران این حوزه در سالهای گذشته برنامهریزی منسجم و درستی برای پیشرفت انیمیشن نداشتند.
در حال حاضر استدیوهای فعال انیمیشن در کشور ما اندازه انگشتان یک دست هم نیستند. تعداد زیادی از انیمیشنسازان داخلی ما برای کار به خارج از کشور رفتهاند و گواه این مدعا مشاهده اسامی انیمیشنسازان ایرانی است که در تیتراژ مشاهده میشود.
بنابراین مشکل مدیریتی در حوزه انیمیشن جدی است و باید برای آن فکری کرد تا بتوان سرمایهگذاری انسانی و اقتصادی مناسبی در این حوزه شکل بگیرد و بتوان حتی به ارزآوری در انیمیشن کشور رسید.
* باتوجه به اینکه صحبت از مدیریت کردید به مسأله مهم و سوژه ما رسیدید و آن نقش دولت آتی در رونق بیشتر انیمیشن و ایجاد «خط تولید انیمیشن» با نظر به نقطه تولید حداکثری با بهترین کیفیت چیست؟
اینکه منتظر باشیم تا دولت کاری برای انیمیشن بکند الزاماً درست نیست. ایجاد خط تولید انیمیشن در کشور نباید به دست دولت باشد و اصلاً قرار نیست که دولت در این زمینه نقش آفرین اصلی باشد. دولتها در تمام این سالها آمدهاند و رفتهاند و کارهایی در این زمینه کردهاند مانند تلویزیون یا نهادهای دولتی و یا سازمان سینمایی. اما مشکل این است که سرمایهگذاری درست و بلند مدت صورت نگرفته است و از نظر کارشناسان این حوزه به طور جدی بهرهمند نشدهاند و بنابراین خط تولید انیمیشن به شکل قوی پیدا نکرده است.
معضل این است که سیاستها مدام تغییر میکند و هر مدیری که میآید سیاست قبلی را عوض میکند. این روند معیوب باعث میشود که جدای از اتلاف هزینه زیاد، با سرعت بسیار کند به نتیجه برسیم.
البته این را باید بگویم که مشکلاتی که در حوزه سیاستگذاری گفتم تنها ناظر به دولت نیست بلکه در بخش خصوصی نیز مشکلات زیادی وجود دارد. به عنوان مثال حوزه مدیریت آن مشکلات بسیار دارد و از راهاندازی حتی یک صنف قدرتمند و جدی نیز عاجز است و نتوانست برای انیمیشنسازان بیمه فراهم کند. بنظر من برخی از استودیوهای انیمیشنسازی ما حتی شرکتداری بلد نیستند چه برسد به اینکه بخواهند خط تولید داشته باشند.
نکته این است که شرکتهای انیمیشن باید با مفاهیم تولید صنعتی، مالی آشنا باشند.
9 سال پیش برای مدیریت تولید شرکتم آگهی استخدام مدیر صنایع دادم. برخی گفتند چه ربطی میان این دو حوزه است؟ در جواب گفتم که مدیر صنایع فرآیند تولید را میداند. انیمیشن نیمی هنر است و نیمی صنعت و بنابراین کسی باید مدیریت تولید را برعهده بگیرد که مدیریت صنایع خوانده باشد.
اما چند نفر از صاحبان شرکتهای انیمیشن به این موضوع واقفاند؟ ما نیمه صنعتی انیمیشن را کنار گذاشتهایم و تنها به نیمه هنری آن چسبیدیم و همین رویکرد اشتباه به صنعت انیمیشن صدمه میزند.
* بطور مشخص نقش دولت برای کمک به حوزه انیمیشن چیست؟ در چه زمینههایی میتواند یا باید ورود کند؟
کمک دولت تنها نباید در بخش سرمایهگذاری مالی باشد بلکه در راهیابی و بازاریابی و البته ارتباط دادن میان شرکتهای انیمیشن داخلی و خارجی نیز هست. جشنوارههای زیادی وجود دارد که در انیمیشن کار میکنند؛ دولت میتواند با راهیابی به آنان و معرفی فیلمهای انیمیشن ما نقش آفرین باشد.
یک مثال میزنم در حال حاضر برخی از کشورهای عربی اطراف ما در زمینههای اعتقادی مانند اهمیت و ارزش امامان شیعه با ما همعقیده هستند. چرا از این فرصت دولت استفاده نکند و با ارتباطدهی بین استدیوهای انیمیشن ایرانی و آنها برنامهریزی برای کار مشترک استفاده نکند؟ اگر این اتفاق بیافتد در اکران شاهد یک اتفاق بزرگ خواهیم بود و سود بسیار خوبی راهی سینما خواهد شد.
در بحث اقتصادی نیز اینکه دولت بخواهد تمام سرمایه را بدهد اشتباه است بلکه باید به عنوان جرقه اولیه بخشی از سرمایه را بدهد و باقی را شرکت خصوصی پرداخت کند تا به نتیجه برسد و بتوانند روی پای خودشان بایستند.
مدیریت این حوزه باید توسط افرادی انجام شود که در این حوزه ورود داشتهاند. در حال حاضر مدیریت انیمیشن مرکز گسترش و تجربی آقای «دهستانی» است که اتفاق مبارکی است زیرا قبلاً نیز خود در صنعت انیمیشن فعالیت داشتهاند و این حوزه را از نزدیک میشناسند.
پس شکل سرمایهگذاری دولت در حوزه انیمیشن فقط اقتصادی نیست. بعد از این روال میتوان مشاهده کرد که از هر سرمایهگذاری که در 20 فیلم صورت میگیرد، 3 فیلم به سوددهی میرسد. شاید این میزان در ابتدا کم باشد اما رفته رفته جان میگیرد. سال بعد هم تعداد ساخت بالا میرود و هم سوددهی نیز بالا میرود.
* یکی از معضلاتی که بلای جان انیمیشن کشور شد موضوع مهاجرت است. راه چارهای که بتوان جلوی آن را گرفت چیست؟ چه باید کرد؟
درباره مهاجرت باید بگویم که امری اجتناب ناپذیر شده است. زمانی که انیماتوری میبیند در صورتی که برود برای او در ماه چندهزار دلار آورده مالی خواهد داشت، رفتن را به ماندن ترجیح میدهد. البته این همه ارزش و همه چیز نیست زیرا در صورتی که برویم باید برای دیگران کار کنیم و به شکلی مانند یک کارگر برای شرکتهای انیمیشن میشویم. لطف در ماندن این است که برای شرکت و استدیوی خودمان کار میکنیم. به دوستان و همکارانم میگویم که ماندن و تغییر و پیشرفت ایجاد کردن هنر است نه رفتن و برای دیگران کار کردن.
من اگر ماندم قبل از هرچیز علاقه و عرق ملی و نگاه میهنپرستانه خانوادگیام بود که به من نیز منقل شد و مانع رفتن من بود. بنابراین وسوسه رفتن برای خیلی از همکاران من هست اما انتخاب صحیح را در ماندن و پیشرفت دادن به انیمیشن دیدم. همیشه گفتهام که آسانترین کار مهاجرت است امروز برای رفتن و در دیزنی کار کردن چندان مشکلی وجود ندارد اما در نهایت و دربهترین حالت انیماتور ما تبدیل به یک طراح ارشد میشود.
* مسأله بعدی من کمکاری پلتفرمهای نمایش خانگی نسبت به انیمیشن کشور است؛ بسیاری از آنها امکان تولید و حمایت مادی از انیمیشنسازان را دارند اما تنها در اندازه پخش وارد عمل میشوند. نظر شما چیست؟
پتلفرمهای داخلی ما میتوانند انیمیشنی را که برای خرید رایتش باید چندصد دلار بدهند، رایگان دانلود کنند و پخش کنند، پس رغبتشان را برای همکاری در انیمیشن ایرانی از دست میدهند. البته من از نظر اقتصادی به آنان حق میدهم زیرا سود بسیار بهتر و بیشتری خواهد داشت.
اما اگر بخواهیم آنان در این زمینه وارد شوند باید دولت دست به اقدام درستی بزند که مشابهش را در حوزه بازیهای رایانهای انجام داد. بنیاد ملی بازیهای رایانهای قانونی را اجرا کرد که طبق آن اگر هر شرکتی بخواهد برای یک بازی خارجی جواز بگیرد باید دو بازی ایرانی را حمایت یا تولید کند.
اینگونه شد که بازیهای ایرانی قوت گرفت. حال برای انیمیشن نیز باید همین اتفاق بیافتد، در صورتی که میخواهیم انیمیشن ایرانی توسط پتلفرمها حمایت شود باید آنان را مجبور به اجرای چنین قانونی کنیم. یعنی در صورتی که از انیمیشن ایرانی حمایت کنید جواز پخش انیمیشنهای خارجی را به شما میدهیم. نمایش خانگی میداند که در بلند مدت به سود خواهد رسید اما ریسک نمیکند.
در حال حاضر شاید ما از نظر کمی تعداد زیادی انیمیشن آماده برای توزیع و اکران نداشته باشیم اما در صورت حمایت، میتوانیم به میزانی از تولید برسیم که نیازی برای واردات محتوی خارجی نداشته باشیم.
چین امروز به خودکفایی در عرصه تولید و توزیع انیمیشن رسیدهاست و نیازی به واردات محتوای خارجی ندارد.