به گزارش پایگاه خبری بروخبر : مازیارخویشوند مدیر کمیته پزشکی هنرمندان آیندهنگر طهران ابراز داشت ریاست محترم جمهوری و منتخب مردمی جناب آقای دکتر رئیسی انشالله بفکر ساخت بیمارستانی مجهز و متعلق به قشر جامعه هنرمندان کشور باشند و این میتواند دلگرمی به این جامعه مظلوم کشور باشه
احداث بیمارستانی به نام هنرمندان واجب بود یا اهدای قطعه هنرمندان؟!
هنرمندان نیز مانند مردم عادی دچار عارضه شده و دست و دل شان از کار می افتد.آنان نیز به مراقبت ویژه احتیاج دارند.
همه مردم ایران و جهان ،عزیز و مورد احترام هستند،هنرمندان نیز برای رضای خاطر آنان هنرآفرینی کرده و می کنند.در حقیقت بدون حضور مردم که مخاطبان اصلی هنر هستند،هنرآفرینی ارزش و معنایی نداشته و نخواهد داشت.
باور عموم بر این است که اغلب هنرمندان دارای زندگی مرفه بوده و در کاخ ها به خوشی روزگار می گذرانند،اما واقعیت این نیست،بلکه اکثر هنرمندان واقعی که عاشق هنر هستند،در فقر زندگی کرده و می کنند.
در تاریخ هنر و ادب ایران زمین نام بسیاری از هنرمندان و ادیبانی درج شده است که از شدت نداری جان به جان آفرین تسلیم کرده اند.
اینکه برخی از به اصطلاح هنرمندان زندگی بسیار مرفهی دارند نیز قابل کتمان نیست.بلی،چنین افرادی هم در طول تاریخ ایران و جهان بوده و هستند،اما در اقلیت مطلق قرار دارند.
هنرمندان اصیل،هیچ گاه خود را تافته ای جدابافته از مردم ندانسته و نمی دانند،اگر غیر از این بدانند،نمی توان نام هنرمند بر آنان نهاد.
برای ماندگاری هنر و اشاعه آن،ضرورت دارد تا هر کشوری،به خصوص ایران، تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا بتواند هنرمندان و ادیبانش را در سلامت و رفاه نسبی نگه دارد تا آنان همچنان به هنرآفرینی برای مردم و مملکت خویش بپردازند.دولت ایران نیز باید تا حد توان به امور این افراد رسیدگی کند.بی شک مردم نیز راضی هستند که هنرآفرینان شان در کمال صحت و سلامت باشند تا همچنان با هنر خویش روح آنان را جلا دهند.
اغلب هنرمندان دوست دارند مانند مردم عادی با آنان رفتار شود،این نشان دهنده خلوص و خضوع آنان است،اما دولت و ملت برای حفظ آنان وظایفی دارند که باید انجام دهند.
احداث بیمارستانی برای هنرمندان از اقدامات مهم و خداپسندانه ای است که می تواند کمک زیادی به امنیت و سلامت این قشر خاص کند.
بی شک وقتی محیط درمانی خاص هنرمندان باشد،غیر از اینکه آرامش و سلامت همراه خود دارد،محل تجمع فرهنگی و تبادل افکار و تلاقی هنرهای مختلف نیز خواهد بود.
هنرمندان وقتی ببینند مورد توجه خاص دولت و ملت قرار دارند،تلاش شان بیش از پیش شده و با خیال بهتر و آرام تری به هنرنمایی می پردازند.
با داشتن بیمارستانی ویژه،آنان دیگر دغدغه و ترس از بیماری را مانند گذشته نخواهند داشت،زیرا می دانند که در آنجا به فقیر و غنی نگاه ویژه نمی کنند،بلکه هر هنرمندی،حتی فقیرترین شان می تواند در این مکان به رفع بیماری پرداخته و به زندگی عادی و هنری خویش با خیالی آسوده ادامه دهد.
در گذشته ای نه چندان دور که یکی از شهرداران تهران،قطعه ای از بهشت زهرا را به دفن درگذشتگان عرصه هنر و ادب اختصاص داد،ای کاش پیش از آن،بیمارستانی را برای هنرمندان تاسیس می کرد تا سر و کارشان دیرتر به گورستان می افتاد!
اگر در آن زمان، شهرداری بیمارستانی مخصوص هنرمندان تاسیس کرده بود،شاید برخی از هنرمندانی که اکنون در قطعه هنرمندان خفته اند،با رفع بیماری همچنان به حیات خویش ادامه می دادند.
همه می دانند که عده ای از این هنرمندان خفته در خاک،به خاطر نداری و ناتوانی مالی برای مقابله با بیماری،دست در دست مرگ گذاشته و به آن دنیا سفر کردند.
ضرورت ساخت بیمارستانی برای هنرمندان،البته مکانی که واقعا برای همه آنان باشد و به فقیر و غنی توجهی نکند وجود دارد و باید بدون قید و شرط در اختیار همه هنرمندان ریز و درشت کشور باشد.
اگر قرار باشد مانند همیشه،فقط به اغنیا نگاه شود و فقرا را به دست فراموشی بسپارند، نسازند بهتر است.
متاسفانه در کشور ما رسم بر این بوده و هست که همواره به هنرمندان اسم و رسم دار و ثروتمند رسیدگی کرده و مدام به آنان سرکشی کنند.
این اشتباهی بزرگ و مهلک است که آسیب های سختی به هنر این مملکت و روح بزرگ هنرمندان زده است.
بنابراین بیمارستانی که به امید خدا قرار است در آینده ساخته شود،باید و باید همه هنرمندان را بدون توجه به جایگاه و ثروت پذیرش کرده و سرویس دهد.
امیدواریم این اقدام خداپسندانه هرچه زودتر به مرحله اجرا برسد تا این همه نگران تنگ آمدن قطعه هنرمندان نبود!